چرا با وجود رنج فراوان، افراد در رابطه‌های آزارگرانه و مخرب باقی می‌مانند؟

به نظر می‌رسد برخلاف آنچه فروید متصور بود کودک با آمادگی ذاتی نه برای یک زندگی لذت‌جویانه بلکه برای تعامل واقعی از طریق رابطه با دیگری/دیگران به دنیا می‌آید. کودک نه به دنبال لذت بلکه به دنبال رابطه‌ با یک فرد دیگر است چون در رابطه با دنیای بیرون و دیگری است که در درون او “خود”ی شکل می‌گیرد و حسی از وجود و هستی داشتن پدید می‌آید. بدون حضور یک دیگری و بدون وجود رابطه بین کودک و او، شاهد رشد یک ارگانیزم خالی از هویت خواهیم بود. رابطه و دیده شدن از نگاه یک دیگریست که به هویت ما معنا و رسمیت می‌دهد و اضطراب از دست دادن این هویت و احساس خلا ناشی از “چیزی/کسی نبودن” گاه آنچنان طاقت‌فرساست که فرد ترجیح می‌دهد حتی در آزارگرانه‌ترین اشکال رابطه باقی بماند تا اینکه از آنها خارج شود.

اگر از دوستان یا اعضای خانواده‌تان کسی را می‌شناسید که در چنین رابطه‌ایست، تلاش شما برای نصیحت او به ترک رابطه اغلب اوقات ناکام خواهد شد و حتی در صورتیکه فرد نهایتا بتواند به هر شکل از رابطه خارج شود به دلیل حل نشدن مشکل اصلی و بنیادینش یا بلافاصله وارد رابطه‌ی مخرب دیگری می‌شود یا از لحاظ روحی ضربه‌ی سنگینی را تحمل خواهد کرد. به جای نصیحت و سرزنش چنین افرادی و در نهایت خشمگین شدن بابت ناکامی‌تان آنها را به گرفتن روان‌درمانی تشویق کنید.

پگاه مدنی نوشته شده توسط:

اولین نفری باشید که نظر می دهد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *