نظریهی شرطیسازی کنشگر را بوریس فردریک اسکینر، روانشناس رفتارگرای امریکایی اولین بار مطرح کرد. او برای مطالعهی این شرطی شدن بر روی نمونههای حیوانی از ابزاری به نام جعبهی اسکینر استفاده میکرد. این جعبه یک کف مشبک، یک چراغ، یک اهرم و یک ظرف غذا دارد و طوری درست شده است که وقتی حیوان اهرم را فشار دهد، مقداری غذا به درون ظرف غذا ریخته میشود. غذا برای حیوان حکم تقویتکننده را دارد (چون نیازش را ارضا میکند) و بنابراین رفتار فشار دادن اهرم را تقویت میکند.
این مدل شرطیکردن معمولا شامل مراحل زیر است.
- حیوان را در برنامه محرومیت غذا قرار میدهند.
- او را در جعبه آزمایش تربیت میکنند. به این معنا که آزمایشگر متناوبا مکانیزم غذادهی را هنگامی که حیوان در حول و حوش ظرف غذا قرار ندارد به کار میاندازد. هربار پیش از افتادن غذا به درون ظرف، یک صدای تیک بلند تولید میشود. حیوان به تدریج صدای تیک را با حضور غذا تداعی میکند. در این حالت صدای تیک در مجاورت با تقویتکننده نخستین خود تبدیل به یک تقویتکننده میشود. صدای تیک همچنین به عنوان یک علامت عمل میکند که به حیوان نشان میدهد که اگر به سوی ظرف غذا برود تقویت خواهد شد.
- در این مرحله حیوان را داخل جعبه به حال خود رها میکنند. او سرانجام اهرام را فشار خواهد داد که این امر منجر به راه اندازی مکانیزم غذادهی و تولید صدای تیک میشود که حیوان را به سوی ظرف غذا، جایی که تقویت دریافت میکند، هدایت خواهد کرد. بنا به اصول شرطی کردن کنشگر، دریافت غذا رفتار فشار دادن اهرم را تقویت و موجب تکرار آن خواهد شد.
این رفتار را همانگونه که شرطی شده میتواند خاموش نیز کرد. به این ترتیب که وقتی تقویتکننده را از موقعیت خارج کنیم، رفتار خاموش میشود. اگر بعد از هربار فشار دادن اهرم به حیوان غذایی داده نشود، این رفتار رو به خاموشی میرود. (کاملا متوقف نمیشود ولی به میزان خط پایهی پیش از تقویت باز میگردد.)
بیایید نگاهی دوباره به این آزمایش بیندازیم. هدف از انجام این آزمایش تقویت رفتار فشار دادن اهرم بود و به این منظور از تقویتکنندهای مثل غذا استفاده میشد. اما اگر موقعیت به گونهای ترتیب داده شود که مکانیزم غذادهی گاهبهگاه و بدون توجه به رفتار حیوان به کار افتد چه اتفاقی خواهد افتاد؟ به بیان دیگر اکنون میخواهیم موقعیت را طوری ترتیب دهیم که مکانیزم غذادهی به تناوب غذا وارد ظرف غذا کند، بدون در نظر گرفتن اینکه حیوان چه عملی انجام میدهد.
بنا به اصول شرطیسازی کنشگر، میتوانیم پیشبینی کنیم که هنگام افتادن غذا داخل ظرف غذای درون جعبه، هر عملی که حیوان مرتکب شود تقویت خواهد شد. بعضی اوقات هنگامیکه مکانیزم غذادهی فعال میشود رفتار تقویت شده دوباره فعال میگردد و نیرومند میشود. در چنین حالتی در حیوان رفتارهای عجیب و غریبی ظاهر میشود. ممکن است سرش را تکان دهد، دور خودش بچرخد، روی پاهایش بایستد یا اعمال دیگری را که در زمان به کار افتادن مکانیزم غذادهی انجام میداده، تکرار کند. به اینگونه رفتار صفت خرافی دادهاند زیرا حیوان طوری رفتار میکند که انگار رفتار او موجب دریافت غذا میشود در حالیکه در حقیقت اینطور نیست.
مثالهای زیادی از رفتار خرافی را میتوان در انسانها مشاهده کرد. زندگی روزمره ما پر از اینگونه رفتارهاست. وقتی به طور کاملا اتفاقی در روز ِ پوشیدن لباس خاصی اتفاق خوبی برای ما افتاده، پوشیدن آن لباس برایمان تقویت شده و اکنون فکر میکنیم برایمان شانس میآورد و به نظر میرسد گاه حتی پایین بودن نرخ تکرار آن اتفاق نیز تاثیر اندکی بر باور خرافی ما میگذارد.
عالی بود ؛خیلی خوب و جامع توضیح دارین