اگر آشنایی مختصری با نظریه روانکاوی داشته باشید میدانید که همه ما در برخورد با اضطرابهایمان از مکانیزمهای دفاعی استفاده میکنیم. مکانیزمهای دفاعی روشهای ناهشیار و خودکاری هستند که ذهن بهوسیلهی آنها به فشارهای درونی و بیرونی و تعارضات عاطفی پاسخ میدهد. دفاعها مکانیزمهای مقابلهای هستند که آگاهی فرد را از عواطف دردناک مثل اضطراب، افسردگی یا غبطه، محدود و تعارضات عاطفی داخلی را حل میکنند. دفاعها را میتوان بسته به میزان سازگارانه و یا سودمند بودنشان به چند دسته تقسیم کرد. برای مثال اگر در مورد مشکلات خود دست به مطالعه بزنید، از دفاعی استفاده کردهاید که به نسبت انکار یا نادیده انگاشتن آن مشکل سازگارانهتر است.
به طور کلی دفاعها را میتوان بر اساس میزان سازگارانه بودنشان به دو دستهی کلی تقسیم کرد.
- دفاعهای مبتنی بر دوپارهسازی (splitting) که دفاعهای کمتر سازگارانه هستند.
- دفاعهای مبتنی بر واپسرانی یا سرکوب (repression) که دفاعهای سازگارانهتری هستند.
طبیعتا گروه اول دفاعها را در افرادی با وضعیت روانی بیمارگونهتر (پاتولوژیکتر) شاهد هستیم.
اینکه شخص بتواند از دفاعهای گروه اول یا دوم استفاده کند به دستیابی او به توانایی رشدیای به نام ثبات ابژه* بستگی دارد. ولی اجازه دهید پیش از بحث از ثبات ابژه مفهوم ابتداییتری به نام بقا یا پایداری ابژه** را بررسی کنیم. (در اغلب ترجمههای فارسی ابژه را به شی برمیگردانند ولی به دلایلی من استفاده از خود واژهی ابژه را ترجیح میدهم). مفهوم بقای ابژه اشاره به این درک در انسان دارد که بداند اشیا یا به بیان کلیتر ابژهها حتی وقتی دیده نمیشوند هنوز وجود دارند. برای مثال اگر عروسک یک کودک پشت مبل بیفتد با وجودیکه دیگر آن را نمیبیند، اما میداند که هنوز وجود دارد یا اگر مادر اتاق را ترک کند، کودک میداند که مادر هنوز وجود دارد. ژان پیاژه روانشناس سوییسی اولین کسی بود که مفهوم بقای ابژه را در نوزادان مطالعه کرد. به نظر او این توانایی تا سن ۲ سالگی در کودکان کامل میشود ولی آغاز پیدایش آن به سنین کمتر از یکسالگی برمیگردد.
اما ثبات ابژه اشاره به داشتن این بینش دارد که بدانیم خوب و بد میتوانند همزمان در یک شخص وجود داشته باشند. اگر شخص بتواند این فکر را تحمل کند که خوبی و بدی همزمان میتوانند در درون او و یا دیگری وجود داشته باشند راحتتر میتواند افکار و عواطف دردناک یا اضطرابزا را در درون خود نگه داشته و به آنها رسیدگی کند. اما اگر چنین تواناییای نداشته باشد چه؟ در این صورت افکار و عواطف خوب را از بد جدا کرده و بدها را طوری تجربه میکند که انگار متعلق به او نیستند. از نظر رشدی، دوپارهسازی برای کودکان امری بسیار طبیعیست ولی در بزرگسالان میتواند بیمارگون در نظر گرفته شود. محیط ناامن و نامناسب برای رشد کودک، موجب میشود که او نتواند به موقع این بینش و توانایی را به دست آورده و تا سنین بزرگسالی همچنان به آن دست نیابد.
یکی از مثالهای بارز دفاعهای مبتنی بر دوپارهسازی، فرافکنی است. در فرافکنی، شخص احساس ناخوشایندی را در درون خود حس میکند (برای مثال حسادت به یک دوست). نمیتواند تحمل کند که در درون خود (و در کنار احساسات خوب و مثبت) احساس بدی داشته باشد و در نتیجه آن را از خود جدا کرده و به بیرون (شخصی بیرونی، مثلا خود آن دوست) فرافکنی میکند یا نسبت میدهد و بنابراین اینطور حس میکند که دوستش به او حسادت میکند. در نظر داشته باشید که تمامی این مراحل ناهشیار هستند و فرد به آنها آگاه نیست. فرافکنی یکی از دفاعهای مرسوم است و ممکن است همه ما گاهی از آن استفاده کنیم ولی شیوع و غلبهی این دفاع و سایر دفاعهای مبتنی بر دوپارهسازی است که میتواند نشانهی وجود مشکل روانی در شخص باشد. وقتی غلبهی دفاعهای فردی، به سمت دونیمهسازی برود، به دلیل نداشتن توانایی تصور همزمان خوبی و بدی در یک فرد، او نگاهی تعصبآلود به آدمها و پدیدههای پیرامون خواهد داشت. در نظر او آدمها و موقعیتها یا خوبند یا بد. برای این اشخاص بخشیدن خطای دیگران هم دشوارتر است چون امکان دارد با دیدن رفتاری بد، این بدی را به کل شخصیت طرف مقابل تعمیم دهند. دیگران در این مواقع تعجب میکنند که چرا شخص به یکباره تمامی خوبیهای پیشین را نادیده گرفته است ولی واقعیت این است او توانایی تحمل این تصور را ندارد که شما میتوانید آدم خوبی باشید که رفتار بدی از او سرزده است. برای شخصی که دیگران را یا خوب ِ خوب و یا بد ِ بد میبیند، نوسان بین احساسات عشق و تنفر در رابطه نیز امری طبیعیست. با وجود چنین حساسیت و عدمثبات خلقی، بیدلیل نیست که اطرافیان و نزدیکان این افراد به طور دائمی در رابطه با آنها دچار احساس اضطراب و یا استیصال میشوند ولی اگر شخصی نسبت به دیگران چنین احساسات و حالاتی را تجربه میکند، تجربهی درونی او نسبت به خودش چگونه است؟
در آینده دوباره دراین باره خواهم نوشت.
*object constancy
**object permanence
پ.ن: عکس، برشیست از موزیکویدئوی Yellow Harmony از هادی پاکزاد
احسنت
عالی بود و حق مطلب رو ادا کردین